دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

خواهرزاده های من:
نرگس سادات........................... متولد: 6/88
محمدیوسف............................. متولد: 6/89
سید حسین(برادر نرگس).......... متولد: 10/91
محمدجواد(برادر محمدیوسف)... متولد: 4/92
حسنا(خواهر نرگس)
بهار (خواهر محمدیوسف)

تازه
پربیننده ترین مطالب
بچه های خیلی کوچک، یک موقع هایی میایند و خودشان را می اندازند در بغلت و یک جورهایی می گویند: هرکاری صلاح میدانی با من بکن. میخواهم بدانم چکار ممکن است بکنی.
و تو او را می چرخانی و می چلانی و گازمیگیری و او می خندد.
با درجه ی اعتمادی که تصورش برای ما ناممکن است.
برای ما، از بین بردن بچه ها مثل آب خوردن است...
اما آنها به یک حقیقت اعتماد دارند.
اعتمادی مثل توکل...
  • دادا احمد
من شاه بودم و نرگس ملکه.
نرگس در عالم ملکگی خودش گفت: من خانومم، دوشیزه ام...
بعد یه خنده ی مرددی کرد و به آرامی از من پرسید:
دادا! دوشیزه حرف بدیه؟!
  • دادا احمد


هنوز هم معتقدم عمیق ترین دوستیها ، نه در دبیرستان ایجاد می شود و نه بعدش

اولین سالهایی که کم کم احساس بزرگی می کنی سالهای راهنمایی است.

راهنمایی که باشی، تازه به آدمها جدی نگاه می کنی

اولین حرفهای جدی ات را با دوستانت می زنی

راجع به آینده ات اولین فکر ها را میکنی

 

"با من بمان"

یک فیلم متوسط است.

اما هنوز برای یادآوری فضای راهنمایی، بهتر از آن پیدا نکرده ام.

شما هم پیشنهاداتتان را بدهید

  • دادا احمد
چیزهایی که نمی خواهم باشم:
|رفیق فاب شیطون
|جزغاله ی جهنم
|درس عبرتی برای مومنین
|معتمد محله ی خبیثا
|بیکار و بیعار و علاف
|عوام کالانعام
|منفور خلق

فکر میکنم راه خوب شدن از اینجا شروع میشه
اینکه نفرتتو نسبت به بدیا عمیق کنی
  • دادا احمد
هر چی زندگی ، روی جدیشو بیشتر نشون میده، از بچه ها بیشتر فاصله می گیرم.
همیشه بچه ها و "کارهای جدی"، برای من، با هم توی جنگ بودن
نمی دونم بچه ها جدی ترن یا کارام.
فکر می کنم بچه ها انقدر برنامه ی جدی ای هستن که دارم ازشون به سمت کارهای خودم فرار میکنم.
  • دادا احمد

در روایاتمان کودکان عجیبی می بینیم

کودکانی از اهل بیت امام حسین(ع) که پدرشان را به ولایت می شناسند و اطاعت می کنند و شهید می شوند

کودکانی از اهل بیت امام صادق(ع) که در روضه امام حسین(ع) از هوش می روند.

کودکی از اهل بیت امام رضا(ع) که به امامت می رسد...

 

بچه های ما هم به تقلید، نماز می خوانند. از ترس، دست به گاز نمی زنند.

خوب هم هست.

اما ثابت شده است که بچه ها ارزش الهی یا حتی ارزش اخلاقی را نمی فهمند. پس طاعتشان برایشان قرب آور نیست.

اما انگار آن کودکان، می فهمند. انگار متقرب می شوند...

آنها استثنا بوده اند ؟ یا ما خیلی بد هستیم...؟

  • دادا احمد


  • دادا احمد


گناه اگر هیچ کاری نکنه،

حداقل

باعث میشه باور کنی آدم بدی هستی

 

 

  • دادا احمد
از این سمت کوه نمی شد بالا بروند. فقط دست و پا می زدند و خاک ها را سر می دادند پایین.
گفتم: نرگس! لباسات خاکی شد.
با نگاهی عاقل اندر سفیه گفت:
خاکی شدن لباسا مهم نیست... مهم پیروزی ماست...
...
لحظاتی بعد
بعد از چند جیغ شادمانه، گفت:
پیروزی ما جیغمونه!
  • دادا احمد


یک درد کوچک را می توان نقل صد مجلس کرد و هزار قربان صدقه شنفت

آدم مریض نیست که یک بار برای همیشه برود پیش دکتر و تمام!

باید از همه ی ظرفیت تبلیغی دردت استفاده کنی

اگر دردهایی برای نقل کردن نداشته باشی، چه کسی لی لی به لا لایت بگذارد؟

  • دادا احمد