دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

خواهرزاده های من:
نرگس سادات........................... متولد: 6/88
محمدیوسف............................. متولد: 6/89
سید حسین(برادر نرگس).......... متولد: 10/91
محمدجواد(برادر محمدیوسف)... متولد: 4/92
حسنا(خواهر نرگس)
بهار (خواهر محمدیوسف)

تازه
پربیننده ترین مطالب
کاری که غصه با بزرگ ها می کند، شادی با بچه ها می کند.
  • دادا احمد
پیشتر برای بچه ها هفت خان رستم میخواندم.
نقالی وار و پرهیجان
طبیعتأ یوسف جذب پهلوانی رستم شد و مدتها عشقش این بود که شمشیر و گرز به دست بگیرد.
گذشت.
یک روز یوسف اصرار کرده که؛ مامان! گرزمم ببریم خونه دادا
مامانش گفته بوده نه.
یوسف فقط یک دلیل آورده بوده:
ببریمش مامان. دادا دوست داره...
-----
گاهی هم نرگس می گوید:
دادا! اگه این کارو نکنی، تو بازی راهت نمیدیم...
گفته باشم!

|-:
  • دادا احمد
خدا کلأ از جنس نوره
اما اماما و پیغمبرا فقط صورتشون از نوره

(از إجماعات بین نرگس و یوسف)
  • دادا احمد
در طول رکعت دوم، نرگس به صورتم خیره شده بود.
به نظر، می خواست بدونه ما این حرکات عجیبو با چه جدیتی انجام می دیم.
نمی دونم چیزیو که می خواست دید یا نه.
  • دادا احمد
لذت ، شکلات گنجه ی زندگی بود.
من اما به مهربانی خدا اعتماد نکردم و
دزدکی آن را برداشتم...
  • دادا احمد
یه دقیقه سکوت...
















---------
پانوشت:
بچه ی بد، هی یادش می ره که اگه باباش نبود، هیچچی نبود...
  • دادا احمد
دادا! اون بازیه رو میاری که یه چیزاییو آتیش می زدیم؟°
گفتم: نه. اونو پاکش کردم...

(چند ثانیه سکوت)

گفت: دادا! من و یوسف دیگه بزرگتر از اونیم که اینجور چیزا برامون بد باشه...
تو فکر کن بیست سالمون باشه...



-------
°بازی Little inferno
  • دادا احمد
"خورشید واقعأ وجود نداره.
وقتی که روز میشه،همه ی آسمون روشن میشه. فقط ما، تو نقاشی خورشیدو می کشیم که معلوم شه روزه..."


از نکات نرگس 6 ساله، خطاب به محمدیوسف 5 ساله.
  • دادا احمد
بچه ها راه نمیرن...
غذا نمی خورن...
حرف نمیزنن...
بچه ها فقط بازی می کنن!
بازی می کنن و در ضمن، قلق کارا میاد دستشون

راستی
بزرگ شدن یعنی همین که قلق کارا بیاد دست آدم؟
  • دادا احمد
خطرناکترین موجود، کودکی است که فکر کند بزرگ شده است.
خطرناکترین موجود، حداقل برای خودش.

من تصمیم گرفته ام به کودکی خودم پی ببرم...
  • دادا احمد