اندازه
پای چوب بزرگ نشسته بود و تسبیح می گرداند و زیر لب چیزی شبیه "سبحان الله" می گفت
گفتم: چکار می کنی؟ گفت: دارم چوب را اندازه می گیرم
گفتم: داری چی میگی؟ گفت: اگر دقت کنی می فهمی...
دقت کردم: داشت می گفت: ریلکس...ریلکس...ریلکس...
گفتم : ریلَکس؟! گفت: آره، وقتی هم به این نشونه برسی باید بگی: "صاف" ، دوباره به نشونه بعد که برسی می گی: ریلکس...
گفتم: اینجوری چوب را اندازه می گیری؟ گفت آره...
...
ریلَکس...ریلَکس....صاف...صاف...صاف....ریلَکس....ریلَکس...
جدی بود!
تا یک ربع تسبیح می گرداند و گاهی روی چوب علامت میگذاشت و عدد می گفت:
تا اینجا 20!
- ۹۳/۰۶/۲۵