دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

خواهرزاده های من:
نرگس سادات........................... متولد: 6/88
محمدیوسف............................. متولد: 6/89
سید حسین(برادر نرگس).......... متولد: 10/91
محمدجواد(برادر محمدیوسف)... متولد: 4/92
حسنا(خواهر نرگس)
بهار (خواهر محمدیوسف)

تازه
پربیننده ترین مطالب
پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۱۵ ق.ظ

پنجمی

گیرم صدای دویدن بیاید، گیرم توی نورگیر صدای داد و فریاد بپیچد، گیرم اسب چوبی روی سر ما پیتیکو پیتیکو کند، کسی شکایتی ندارد.
خانه ای که صاحبخانه اش 4تا نوه دارد، بچه ی مستاجر بالایی هم پنجمیشان می شود.

تمام کیف کامیون بازی همین است که با یک بند دراز بکشیش و کامیون و بارش هی چپ کند.
اسب چوبی را هم که باید حسابی هی کرد و صدای پیتیکو پیتیکویش را شنید.
قایم باشک است و دویدن.
بازی است و سر و صدا.
صاحبخانه ای که تجربه 4تا بچه را دارد، بچه ی مستأجر بالایی را توی همین سر و صداها دارد می بیند و دوستش دارد.

یکی از بچه های هر خانه، کسی است که بچگی سرش می شود.
  • دادا احمد

نظرات  (۵)

  • امیرحسین معتمد
  • مطلب را خیلی به هم پیچانده ای.

    نمی گویم ایده را تلف کردی،
    ولی از پس قواره کردنش هم بر نیامده ای.

    باب تغییر را مفتوح می بینم.
  • فاطمه حمزه لوی
  • یک مقدار گنگ بود  مفهومش
    من خودم از همه بچه ترم موقع بازی

    بچه ام منو آرو میکنه!

    سربزنید
  • ناصر قیلاوی زاده
  • سلام
    هرچند که با خوندنش یاد فیلم "یک بوس کوچولو" افتادم...
    ولی کلام دلنشینی است، 
    سوار از پیاده خبر نداره
    سیر از گشنه
  • امیرحسین معتمد
  • خوب شد.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی