دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

خواهرزاده های من:
نرگس سادات........................... متولد: 6/88
محمدیوسف............................. متولد: 6/89
سید حسین(برادر نرگس).......... متولد: 10/91
محمدجواد(برادر محمدیوسف)... متولد: 4/92
حسنا(خواهر نرگس)
بهار (خواهر محمدیوسف)

تازه
پربیننده ترین مطالب
دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ

فیل

یک مرد هندی ، فیلی داشت که از او کار زیادی می کشید و غذای کمی به او می داد.

روزی فیل خشمگین شد. صاحب خود را از پشت به زیر انداخت و او را لگدکوب کرد.

مرد هندی جان داد.

همسر او گریه کنان بچه های خود را جلوی پای فیل انداخت و گفت:

-ای فیل! که تو که پدرشان را کشتی، خودشان را هم بکش!

فیل به بچه ها نگاه کرد، پسر بزرگتر را با خرطوم گرفت و آرام بر گردن خود نشاند.

از آن پس فیل برای این پسر کار می کرد و از او اطاعت می نمود.

و پسر هم هرگز فیل را نیازرد.


/نوشته لئون تولستوی

  • دادا احمد

نظرات  (۱)

  • فاطمه حمزه لوی
  • برداشت من این بود که حکومت با ظلم باقی نمی ماند!
    نمی دونم مقصود تولستوی از نوشتن این قصه و مقصود شما از بازنشر چه بوده
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی