دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

خواهرزاده های من:
نرگس سادات........................... متولد: 6/88
محمدیوسف............................. متولد: 6/89
سید حسین(برادر نرگس).......... متولد: 10/91
محمدجواد(برادر محمدیوسف)... متولد: 4/92
حسنا(خواهر نرگس)
بهار (خواهر محمدیوسف)

تازه
پربیننده ترین مطالب
سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۴۷ ب.ظ

آلزایمر

دیوارها به هم تکیه داده اند و چرت می زنند.

پشتی ها چند روزی سر پا بوده اند و هی می خواهند ولو شوند.

مبل ها حرفایشان را زده اند و دیگر فقط دارند به هم نگاه می کنند و هی می گویند : بله...

آدمهای توی قابها اسم خودشان یادشان رفته و عصا به دست فقط روبرو را نگاه می کنند.

ظرفهای تزئینی هی گل و بته هایشان را ها می کنند و دستمال می کشند.

بالش ها هم چپیده توی کمد ، هی به جان هم غر می زنند.

همه شبیه پیرزنهای خانه ی سالمندان شده ایم.


2-3 روزی است بچه ها نیامده اند...

  • دادا احمد

نظرات  (۶)

  • فاطمه حمزه لوی
  • توصیف ها عالی. من کاملا مجسم کردم شرایط رو
    خصوصا مکالمه ی مبل ها :))) شبیه چند تا پیرمرد
  • امیرحسین معتمد
  • بیا فرض کنیم جمله پایانی نبود!
    چی از متن باقی می ماند؟
    بگویم؟

    یک تعدد استعارۀ بی معنا.
    این تکرار استعاره ها قرار بوده چی به آدم بدهد؟
    خود تکرار هدفی داشته؟
    بازی داریم می کنیم با خواننده؟

    تکرار اگر به داعی نشر قبل اللف باشد، لایک می گیرد.

    نشر قبل اللف یعنی پراکندگی معنادار کارگردانی شده،
    نه مثل پاره شدن تسبیح و تششت دانه ها روی کف.

    مخالفم آقا!
  • خارج ازچارچوب
  • عنوانت رو سرسری و دم دستی انتخاب نکردی؟ کاملا جداست از متن.
    سلام!
    اصفهانید؟!

  • قاصدک بارون
  • رونق خانه می بینی به بچه هاست؟

    ازشان فراری ایم و بدون آنها زار زاریم.
    درست گفت قاصدک بارون
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی