دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

نرگس ، محمد یوسف ، حسین، محمد جواد، حسنا و بهار

دادا احمد

خواهرزاده های من:
نرگس سادات........................... متولد: 6/88
محمدیوسف............................. متولد: 6/89
سید حسین(برادر نرگس).......... متولد: 10/91
محمدجواد(برادر محمدیوسف)... متولد: 4/92
حسنا(خواهر نرگس)
بهار (خواهر محمدیوسف)

تازه
پربیننده ترین مطالب
سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۴۳ ق.ظ

کتاب مقدس

۲جفت بچه را شب میلادی می آوریم خانه مادربزرگ.
بچه ها بلند میخوانند: خونه ی مامان سیمین!
مامان سیمین اصلاح میکند: خونه ی بابایی جعفر!
بابایی جعفر میگوید:
خونه به مادره که خونه ست.
مامانی وسط بچه ها میخوابد. چراغها خاموش میشود.
تو به سقف چشم دوخته ای و صدای مامانی می آید، مثل یک الهام غیبی.
و مامانی از خاطرات کودکی میگوید.
خاطرات تکراری ای که، مثل آیات یک کتاب مقدس شنفتنی اند.
  • دادا احمد

نظرات  (۲)

چقد خوب بود این متن
یاد سال‌های خیلی دور خودم افتادم
...
مزه‌ها و خاطرات کودکی ...

ماشالا چقدرم خواهرزاده‌ها تعدادشون زیاده! صبر و حوصله‌تونو تحسین میکنم!
  • فاطمه حمزه لوی
  • این تعارفی که بین بابا جعفر و مامانی رد و بدل داشت یه دنیا ارزش داشت...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی