يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ق.ظ
بهشت برویم
بهشت برویم که نرگس بتواند با چشمهایش که آبی شده، روی لباسها شعله آبی بگیرد و اتویشان کند و گاهی هم با چشمهایش به گلها آب بدهد.
بهشت برویم که یوسف بتواند دستش را روی هرچیزی بگذارد آن را فشرده کند مثل کاغذ و با خودش ببرد.
بهشت برویم که نرگس یک دانه ابرویش را بکند و به هر چیزی بزند تبدیل به چاقویش کند.
بهشت برویم که یوسف بتواند هرجا که خواست پایش را به زمین بزند و آنجا مثل دریچه ی وان باز شود و تمام آن اتاق هری برود آن جا.
نرگس موهایش ماکارونی شود،
یوسف هم هر اسلحه ای بخواهد در لحظه برایش حاضر شود.
کلی صحبت کردیم که توی بهشت آدم بد از کجا بیاوریم تا یوسف با آنها بجنگد!
بهشت برویم که یوسف بتواند دستش را روی هرچیزی بگذارد آن را فشرده کند مثل کاغذ و با خودش ببرد.
بهشت برویم که نرگس یک دانه ابرویش را بکند و به هر چیزی بزند تبدیل به چاقویش کند.
بهشت برویم که یوسف بتواند هرجا که خواست پایش را به زمین بزند و آنجا مثل دریچه ی وان باز شود و تمام آن اتاق هری برود آن جا.
نرگس موهایش ماکارونی شود،
یوسف هم هر اسلحه ای بخواهد در لحظه برایش حاضر شود.
کلی صحبت کردیم که توی بهشت آدم بد از کجا بیاوریم تا یوسف با آنها بجنگد!
- ۹۴/۰۶/۲۹