چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۵۲ ق.ظ
جوان مرگی
چندتا صدای ریز می شنوی. مضطرب می شی.
بعد یه اتفاق عجیب میفته. هول می کنی.
آشفته می شی. قلبت تند تند و محکم میزنه.
توی تاریکی خیره میشی به هرچیزی که قابل تشخیصه.
بعد اون موجودی که از بچگی ازش وحشت داشتی می بینی.
ملاقاتش می کنی و... می میری...
بعد یه اتفاق عجیب میفته. هول می کنی.
آشفته می شی. قلبت تند تند و محکم میزنه.
توی تاریکی خیره میشی به هرچیزی که قابل تشخیصه.
بعد اون موجودی که از بچگی ازش وحشت داشتی می بینی.
ملاقاتش می کنی و... می میری...
- ۹۴/۰۶/۱۸